مقدمه‌ای بر خط و زبان بختیاری

دیرباز آثار نوشتاریمان را به خط فارسی می نوشتیم و هنوز هم می نویسیم و ناخواسته خود را گرفتار کاستی های این خط کرده ایم . البته گرفتاری مضاعف یک بار هنگام نوشتن به زبان فارسی و بار دیگر به زبان بختیاری. و باز برای این که به اصل موضوع که همانا خط بختیاری است برسیم مطالبی در باره ی خط می آورم:
انسان پس از قرن ها و شاید هزاران سال بعد از استفاده از زبان در ارتباطات خود با دیگران به این فکر افتاد که به طریقی برعمر گفتار که ثانیه ای بیش نیست بیفزاید و بدین طریق هم معلومات خود را در جایی ثبت کند و هم آن ها را به آیندگان منتقل نماید بدین طریق نیاز به وسیله ای ازجمله خط پیدا شد .از آن زمان تاکنون خطوط متعددی اختراع شد که همه ی آن ها در این سه دسته جای می گیرند:
1- خط اندیشه نگار: در این خط برای نشان دادن چیزی از تصویر استفاده می شد مانند خط مصریان قدیم.
2- خط واژه نگار: در این خط هر نشانه در مقابل یک واژه قرار می گیرد مانند خط چینی
3- خط الفبایی : در این خط ،هر حرف،نماینده ی یک واج است و….
خط فارسی و آن چند خط دیگری که تقریباً با آن ها آشنایی داریم مانند انگلیسی و فرانسوی و… جزء ردیف سوم یعنی خط الفبایی هستند یعنی براساس واج های زبان ها ، خطی درست کردند و تقریباً برای هر واج نشانه ای قرار دادند. از آن جایی زبان مدام در حال تغییر و تحول است و کسی نمی تواند جلو این دگرگونی را بگیرد به مرور زمان تغییر می پذیرد ولی خط که تغییرش به دست انسان است تغییر نمی یابد و بین خط و زبان فاصله می افتد .اگر خط اصلاح نشود آموختن و نوشتن به آن روزبه روز مشکل و مشکل تر خواهدشد.
راستی هیچ به رنج آموزش دوران دبستان خود فکر کرده اید که مجبور بودید اسثثناها را بیاموزید و مثلاً صد و سدّ را «سد» (س/-َ/د)بخوانید ولی یکی را صد و دیگری را سدّ بنویسید یا در مدرسه که زبان بیگانه را یادمان دادند دیدیم که باز درآن جا هم استثناء هست که فعلاً کاری با آن ها ندارم چرا که درد، درد خط خودمان است. منظورم از این مقدمه چینی و به قول خودمان ” تُم و تهل ” دادن به موضوع این است که تقریباً همه ی خط های دنیا به جز خطوط آوانگاری با زبان و گفتارشان مشکل دارند و انگار نمی خواهند یا می ترسند که این مشکل را حل کنند گرچه خیلی ها هستند که در جای قاضی نشسته اند و حق را به زبان داده اند که از دست خط بنالد ولی قضاوتشان ضمانت اجرایی ندارد.
خط فارسی که کاری به سابقه ی آن که چه کسانی آن را ساخته اند و چه کسانی به این روزش انداخته اند نداریم.کار ما فعلاً به نقش آن در میان فارسی زبان ها و بعد از آن در میان ما بختیاری ها ست.

بهتراست کاستی های خط فارسی را بشناسیم:

در گفتار زبان فارسی و بختیاری هیچ مشکلی وجود ندارد چراکه گویندگان در ارتباط گفتاری با هم مقصود هم را به درستی و به آسانی درمی یابند ولی این خط است که مشکل آفرین شده است چراکه بین واج های زبان و حرف های نوشتاری باید رابطه ی یک به یک باشد که درباره ی خط فارسی که ما آن را برای نوشتار خود برگزیده ایم کاملاً صادق نیست. در زبان یک واج(4) داریم به نام /ز/ ولی همین واج را در خط با چند حرف نشان می دهیم چهار حرف« ز،ذ،ظ و ض » در واژه های زر،گذاشت،ظاهر و ضامن یک تلفظ دارند ولی چهار گونه نوشته می شوند.آیا می دانید از لحاظ زبان و گفتار ظاهر ، ظاحر ، ضاحر ، زاحر ، زاحر ، ذاهر،ذاحر و… همه درست اند ؟چرا؟چون این ها با وجود اختلاف در نوشتار یک تلفظ دارند (زاهِر)(/ز/ا/ه/-ِ/ر/) و باید دانست که همیشه تلفظ مقدّم بر نوشتار و برتر از آن است. حرف “و” چندین تلفظ دارد: روشنrowšan، توto، ولیvali، دودdud و… همین گونه است سرنوشت ی : یارrây ،دیرdir. به دانش آموز کلاس اول و دوم دبستان یاد می دهند “ص” ،”س” و “ث” را وقتی از او می خواهند صدایشان را بگوید.می گوید: /س/ ، /س/ و/ س/. یعنی برای واج /س/ سه حرف و نشانه ی نوشتاری داریم.البته ناگفته نماند کاری به زبان عربی نداریم که برخلاف زبان فارسی این سه حرف، سه واج جداگانه برای خود دارند. نگاه کنید :
واج حرف آوانگاری
/ت/ «ط» «ت» – – T
/س «ث» «س» «ص» – S
/ز/ «ز» «ذ» «ص» «ظ» Z
/غ/ «غ» «ق» – – g
/ء/ «ء» «ع» «ا» – , / ?
/ه/ «ح» «ه» – – H
واج های یک زبان را به دو گروه صامت(2) و مصوت(3) تقسیم می کنند. در زبان فارسی واج های جدول پیشین همه صامت اند بالطبع حروف مقابلشان هم نماینده ی صامت خواهند بود ولی در جدول زیر حروفی داریم که نماینده ی هردو گروه اند یعنی در یک جا صامت اند و در جایی دیگر مصوت.ناگفته نماند که از جدول بالا «ه» و«ا» هم در چند مورد کار مصوت را هم به عهده دارند مانند خانه(/خ/ا/ن/-ِ).این راهم بیفزایم که در خط فارسی وضعیت نمایش مصوت ها بغرنج تر یا بهتر بگویم رقّت آورتر از صامت ها ست:
حرف واج آوانگاری
صامت مصوت صامت مصوت
«و» وام/روشن مور/خود w/v o/u
«ی» یار پیر Y I
«ا» ابر بار ?)), â
«ه» هوا/کاه خانه H a/e
و دیگر جا خالی دادن واژه های زبان فارسی به مصوت های کوتاه طبق دستور خط ،جالب و دیدنی است؛چراکه اجازه ی خودنمایی به آن ها در بیشتر مواقع نمی دهد و اگر ناچار شود که اجازه دهد باید لباس دیگری را برتن کنند مثلاً مصوت کوتاه (/-ُ/o) حق دارد تنها در لباس “و” خودنمایی کند که امکان دارد با مصوت بلند«و»(او)u یا صامت های vوwاشتباه گرفته شود مانند واژه ی تو و یا واج(/-َ/a) یا (/-ِ/e) در پوشش «ه» مانند نامه.
نگاه به این واژه ها کنید: جرنیدن/جرنیدن، کر/کر/کر،چون این خط فعلی ما هیچ گونه توانایی نشان دادن مصوت های کوتاه را ندارد به ظاهر یعنی در نوشتار -نه در گفتار- با هم هیچ فرقی ندارند و متوجه اختلاف معنایی آن ها نمی شویم ولی اگر می توانستیم مصوت های کوتاه را در واژه ها بیاوریم مشکلی برایم پیش نمی آید:جَرنیدن/جِرنیدن،کُر/کَر/کِر .
علاوه بر نقایص بالا هستند واژه هایی که نوشتارشان با گفتارشان برابری نمی کند و این نابرابری ریشه در دگرگونی زبان و پایداری نوشتار در طول زمان دارد مانند: “خواندن ، خواهر ،خواستن،خوردن و…” که پیش از این “و” واژه ها که به “واو معدوله” شناخته می شود خوانده می شد ولی به مرور زمان از گفتار کنارگذاشته شده است ولی سماجت نوشتار در نگاهبانی از آن،کار دست من و شمای امروزی داده است و کار خواندن را بر ما سخت گرفته است.همین را en)(نه خاستن بهdهم به بختیاری کشانده اند و مثلاً جانکی jânaki و خاستنxâstan(xâs معنی برخاستن)را در برخی متون «جوانکی» و «خواستن » نوشته اند.
این ها نمونه هایی بودند از نارسایی های خط فارسی که فعلاً بین فارسی و بختیاری مشترک شده اند.

در زبان بختیاری واج هایی داریم که اینک در فارسی کاربرد ندارند و بالطبع حرفی هم برای نشان دادن آن ها در خط فارسی نیست مانند ی مجهول .می دانیم که بین شیر درنده و شیر خوراکی در فارسی اختلاف گفتاری نیست و هر دو šir تلفظ می شوند ولی در بختیاری اختلاف دارند چرا که ما همان گونه که آوردم دو نوع « ی» داریم: ی مجهول ē و ی معروف یا همان مصوت بلند «ی»”i”. در گفتار و نوشتارِ ی معروف مشکلی نیست:شیرšir / دیرdir.
برخی که متوجه وجود این واج در زبان ما نشده اند و چون دیده اند تلفظش شبیه «ه» است آن را «ه»پنداشته اند و آن را به صورت «ه »نوشته اند:
نهلهnehle (نیله nile/nēle) / سهله sehle (سیله sile/sēle) / گهوه gehva(گیوهgiva/gēva ) /شهنیšehni (شینیniēš/(šēni/دهناشیdehnâši (دیناشی dinâši/dēnâši).
(همان گونه که می بینید واژه های درون کمانک را بدون این که تغییر معنایی به وجود بیاید می توانید هم با یای مجهول هم با یای معروف بخوانید.)
همه ی واژه هایی که در بالا آورده ام یای مجهول دارند که به اشتباه آن را «ه» پنداشته اند.من در کتاب واژگان زبان بختیاری بین این دو فرق قائل شده ام و برای راحت خواندن روی ی مجهول نشانه ی (7) نهاده ام.
ولی در فارسی امروزی چون برای ی مجهول حرفی نداریم تنها از همان شکل حرف «ی معروف» استفاده می کنیم.جالب این جا ست که در زبان بختیاری گاهی این دو واج می توانند اختلاف معنی به وجود بیاورند:

واژه با “ی” معروف معنی واژه با “ی”مجهول معنی
شیرirš شیر خوراکی شیرrēš شیر درنده
دیرdir دور(مکان) دیرdēr دیر(زمان)

dدر بختیاری بر خلاف فارسی کنونی صامت endar- رفتنrahdohdar/dوجود دارد که که باز برای آن حرفی نیست دختر doh
گفتنی ها در این باره بسیار است که به همین حد بسنده می کنیم.

حال موقع آن رسیده است که باید پرسید: چه باید کرد؟همیشه گذشته چراغی فرا راه آینده است .ما هم می توانیم از تجربه های گذشتگان استفاده کنیم و راهی برای اصلاح این کاستی ها بیابیم
هنگامی که ایرانی ها این شیوه ی نوشتار را از عرب ها گرفتند – اصل این نوشتار ساخته ی دست مردمان ایرانی ساکن شهر انبار بود که عرب ها از آن برای نوشتار خود استفاده کردند- دیدند که ناهمخوانی بین حروف این خط و واژه های فارسی وجود دارد و از آن جایی که زبان که واج، نمودآوایی آن است برخلاف خط و نوشتار به هیچ واژه ای بدون هماهنگی با واج های زبان فارسی اجازه ی ورود نمی دهد.

پس به حروف هشت گانه ی عربی به شرطی اجازه ورود و تنفس در هوای زبان فارسی را داد که خود را با صداهای فارسی سازگار و هماهنگ کنند و بدین گونه شد که صداهای عربی بدون تغییر نمود نوشتاریشان تبدیل به صدای فارسی شدند و برای یک واج چند صورت نوشتاری پیدا شد. عرب زبان «حق ّ » را /حَقّ/ و فارسی زبان /هَغ/ می گوید ولی حقّ می نویسد.دیگر نمی توان چنین واژه هایی را عربی دانست.
ایرانی ها دیدند که در فارسی واج هایی هست که در خط جدید برای آن ها شکلی نیست.بعداز مدتی کار با آن با دقّت در حروف تحویل گرفته ،مشابهت هایی یافتند و با جزئی تغییرات آن ها را تبدیل به حروف ویژه ی خودمان کردند: گفتار/پ/ را داشتیم ولی حرفی برای آن نداشتیم.دقت کردند دیدند صدایش شبیه /ب/ است .با گذاشتن دو نقطه ی دیگر کنار یگانه نقطه ی «ب»، «پ» را ساختند. واج/ژ/ را داشتیم و باز برای آن نشانه ی نوشتاری نداشتیم. با گوش دادن به صدای /ز/ و یا استفاده از همان دو نقطه از «ز»، «ژ» و از «ج» ، «چ» و از«ک»، «گ» امّا نه با کمک آن دو نقطه ی پیشین بلکه به یاری سرکش حروف تازه ای ساختند که در اصل آن وجود نداشت.( به هرحال یک جایی «سرکش» به یاریمان شتافت)بدین روش یکی از مشکلات ما حل شد.

انتخاب این خط با همه ی نقص هایش با وجودی که در سال های گذشته بر روی آن از نظر شیوه ی نگارشی کارهایی شده است و کتاب هایی درباره ی آن نوشته اند نسبت به خطوط باستانی به ویژه اوستایی مشکلاتی برای فارسی زبان ها و فارسی نویسان به وجود آورده است که سخت گریبان آنان را می فشرد.ما بختیاری زبانان هم که خطی از آن خود نداشتیم و در حقیقت هنوز هم نداریم میراث خوار خط فارسی شده ایم و مشکلات آن بر گرده ی ما هم افتاد و چقدر سنگینی می کند.

آیا راهی هست که بتوانیم از این مشکلات رهایی بایبم ؟ فعلاً خیالتان را راحت کنم که راه رهایی ما از راه رهایی فارسی کم خطرتر و تقریباً آسان تراست چرا که ما در آغاز راهیم و تنها چند اثر به این زبان نوشته ایم ولی فارسی پشتوانه ای بیش از هزار سال پشت سر دارد و همین نکته ، کار آن ها را دشوارتر از ما می کند. پس اگر ادعا کنیم که وضعمان از فارسی زبان ها بهتر است سخنی به گزاف نگفته ایم چراکه تقریباً اول راهیم و می توانیم گام هایمان را درست تر و استوارتر برداریم تا دچار سردرگمی هایی مانند کودکان دبستانی نشویم.

چه باید کرد؟

این پرسشی است که تا دیر نشده است باید به آن جواب داد و راهی اصولی جست.برای برون رفت از این مشکل و دادن پاسخ به پرسش بالا، چند راه در پیش روی داریم تا با انتخاب بهترین و کوتاه ترین و روشن ترین آن ها کمی احساس راحتی کنیم:
1- به روال کنونی ادامه دهیم و همین خط فارسی را با تمام کمبودها و نارسایی هایش به عنوان خط بختیاری حفظ کنیم.
2- خطی از خطوط باستانی مانند اوستایی و… را انتخا ب کنیم
3- حروف لاتین یا همان آوانگاری را جایگزین خط کنونی کنیم.
4- خط کنونی را اصلاح کنیم
گزینه ی نخست:از آغاز مطلب تا این جا از کاستی های خط کنونی و دشواری های آن گفتیم و بایستی هایی که ما را وا می دارد در جهت تغییر یا اصلاح آن بکوشیم.پس خود به خود شماره ی یک از میان گزینه های ما خارج می شود.
گزینه ی دوم: از آن جایی که ما مدرسه و کتاب درسی از آن خود برای آموزش این خطوط به ویژه به کودکانمان نداریم و وابسته به مدارس فارسی زبان هستیم اگر چنین کاری کنیم با دشواری ها روبه رو می شویم. پس بهتر است که این گزینه را حذف کنیم که امکان دارد تعصب هایی هم به دنبال داشته باشد که شاید مانع همین کارهای محدود مان هم بشود.
گزینه ی سوم: گزینش خط لاتین هم تقریباً همانند گزینه ی دوم است و همان بلایی سرمان می آورد که بر سر نسل کنونی ترکیه درآورد .گرچه با تغییر خط به لاتین از مشکلات گذشته رها شدند ولی اکنون مشکل دیگری دارند چون نسل های پس از تغییر خط قادر نیستند یک کلمه از کتب قدیمی خود که به خط کنونی مایند بخوانند.
گزینه ی چهارم: از دید من بهترین راه همین است یعنی اصلاح خط کنونی البته به شکلی که به آسانی خود بیاموزیم و به آسانی به دیگران بیاموزیم. درضمن می توانیم از امکانات مدارس فارسی زبان هم به نفع خود سود بجوییم .
آری باتجربه ای که از گذشتگان فارسی زبان آموختیم و با کمک نقطه و سرکش حروف جدید درست کردند ما هم به یاری همین نشانه ها و دیگر نشانه ها می توانیم خطی داشته باشیم از آن خودمان.
ناگفته نماند که برخی از کردها و پاکستانی ها هم که از این خط و نوشتار استفاده می کنند دردسری هم چون ما داشتند که تقریباً از تجربه ی نیاکان ما استفاده کردند و آن را به نفع زبان و گفتار خود اصلاح کردند و توانستند از دشواری ها و اشکالات آن بکاهند.شاید ما هم بتوانیم.
باید این موضوع را هم بگویم بهترین خط ،آن خطی است که توانایی انتقال واج های زبان را داشته باشد و همان گونه که پیش از این گفتم بین واج ها و حرف هایش رابطه ی یک به یک برقرار باشد یعنی برای هر واج یک حرف .فعلاً چنین خطی در هیچ جای جهان یافت نمی شود البته خط بین المللی یا همان آوانگاری(5) این توانایی را دارد ولی به دلایلی فقط می توانیم از آن برای کمک به نشان دادن تلفظ واژه ها استفاده کنیم همان گونه که در آثاری که اخیراً چاپ شده اند این کار را کرده اند آن هم بسیار ناشیانه.تازه هر خطی هم که بتواند همه ی امکانات زبان را ارائه دهد مدت زمان این توانایی بسیار محدود است و پس از مدتی باید دوباره اصلاح شود. زیرا زبان بدون دخالت گویندگان آن مدام در حال تغییر و دگرگونی است ولی خط بدون دخالت انسان تغییر نمی کند و می گویند که هر پنجاه سال یک بار خط باید اصلاح شود .
و باز این نکته را تکرار و اضافه می کنم بهترین و کامل ترین خط آن است که بر پایه ی واج های زبان باشد نه آوا. در یک زبان شاید بیش از پنجاه آوا باشد ولی سی واج داشته باشد.گاهی سه آوا یک واج به حساب می آیند چون نمی توانند جداگانه بین واژه ها تفاوت معنایی به وجود بیاورند مثلاً در بختیاری سه واژه هست که در آن ها [ک] به کار رفته از نظر تولید با هم تفاوت دارند ولی چون قدرت جانشینی و تقابل معنایی ندارند همه واجگونه هستند و یک واج(/ک/) به حساب می آیند:کُل kol / که وه kawa/ یک yak.
باری برای اصلاح خط نباید بی گدار به آب زد نخست باید خط فارسی را به خوبی شناخت به ویژه حسن ها و عیب هایش تا بتوانیم برای نگارش خود اصلاحش کنیم.
اگر کودکان ما در مدارس به این زبان یعنی بختیاری می نوشتند و می خواندند می توانستیم کاری به کار خط نداشته باشیم و همانند فرانسوی ها اقدام کنیم و حالا دستمان از همه جا کوتاه است.
فرانسوی ها برای حل این مشکل خط که همانند ما و حتی بدتر از ماست راه حلی موفق اندیشیدند و به کار بستند که ما چون آموزش کودکانمان را در دست نداریم کاری است مشکل .در زبان فرانسه گاهی هشت حرف می نویسند ولی شکل گفتاری آن تنها دو واج است یعنی این قدر بین گفتار و نوشتار فاصله هست. آنان برای حل مشکل یادگیری کودکانشان خط “آلفونیک “(6)را درست کردند.یعنی همان طور که می گویند همان طور هم می نویسند مثلاً می گویند: خاهَر می نویسند خاهَر و دیگر خواهَر را آموزش نمی دهند .وقتی کودکان خواندن و نوشتن را آموزش دیدند کم کم به آن ها نوشتار کنونی را مثلاً «خواهر»را به آن ها می آموزند که بدین روش کارشان در آموزش خط به کودکان آسان تراز قبل شده است.
همان گونه که گفته شد این کار فرانسویان هم به درد ما نمی خورد چراکه ما از خود مدرسه و کتاب درسی نداریم که دغدغه ی این کارها آزارمان بدهد.فعلاً یک چیز ما را آزار می دهد که آن هم نداشتن خطی مطابق واج های زبان خودمان است و فکر می کنم این حق هر زبانی است که خط ندارد.
پس خلاصه کنم و بگویم که: از آن جایی که فرزندان ما عادت به خواندن نوشته های بختیاری زبان نکرده اند باید راهی بیابیم که به راحتی بخوانند و به راحتی بنویسند و هدف ما یافتن راهی ست برای این مهم و دیگر این که ما بزرگ ترها – از لحاظ سن-هم چندگانگی نوشتاری را به سرمنزل یگانگی برسانیم تا خوانندگان دچار سردرگمی نشوند.
این را باید بر مطلب خود بیفزایم که تغییر یا اصلاح خط به منزله ی تغییر زبان نیست ما جمله های زبان بختیاری را با هر خطی چه فارسی چه انگلیسی و… بنویسیم باز زبان بختیاری است.مگر وقتی ما واژه های بختیاری را آوانگاری می کنیم زبانمان را تغییر داده ایم؟ اگر واقعاً نگران زبان بختیاری هستید نباید ترسید چون که هیچ آسیبی به آن نمی رسد. موقعی باید ترسید که واژه های بختیاری کم کم جایشان را به معادل های فارسی بدهند و عملاً چیزی از خود نداشته باشیم(شعر های شاعران بختیاری را بخوانید تا ببینید چقدر از واژه های بختیاری تهی اند).البته این هم راه دارد اگر می خواهید زبانی زنده داشته باشید باید آن را نوسازی ومعادل سازی کرد همان کاری که کردها با واژگانشان کردند اگر چنین کاری نکنیم بدون شک ما هم یکی از آن زبان هایی خواهیم بود که دیر یا زود به تاریکخانه ی تاریخ و زبان های خاموش خواهیم پیوست.
به هرحال ما قصد داریم اشکالاتی که در خط فارسی وجود دارد در خط بختیاری برطرف کنیم و تا آن جایی که می توانیم تقریباً با کمک حروف موجود و با کمترین افزودنی ها برای هر واجی از زبانمان یک حرف داشته باشیم ، تا همان گونه که می نویسیم بخوانیم و بالطبع همان گونه که می گوییم بنویسیم تا باشندگان و آیندگان دست کم برای مدتی به آسانی بخوانند و بنویسند.
این کار با همت و تلاش همدیگر امکان پذیراست فقط نباید بترسیم.
شما دراین باره چه می اندیشید؟
چشم انتظار دیدگاه های شما عزیزان هستیم.

—————————————————-
توضیحات:
1- تکیه عبارت است از برجسته کردن یکی از هجاهای کلمه با شدّت نفس.در زبان بختیاری گاهی تکیه باعث تفاوت معنا می شود.
2- مصوت یا واکه، واجی است که هوا هنگام گذراز اندام های گویایی به جایی برخورد نکند: /-َ/، /-ِ/،/-ُ /و….
3- صامت یا همخوان واجی است که هنگام گذراز اندام های گویایی به مانعی برخورد کند: /ب/پ/ و….
4- برای نشان دادن آوا ،واج و حرف به ترتیب از [ ] ، / / و «» استفاده می شود.
5- زبانشناسان در پژوهش های خود از دونوع خط بهره می جویند:
الف- آوانگاری یا آوانویسی:که به ویژگی های تولید و طبیعت آواها توجه دارد و سعی می کند هرنوع ویژگی تولیدی که باعث تفاوت آوایی دو صدا با هم شود نشان دهد.
ب‌- واج نویسی یا واج نگاری: دراین نوع نظام خطی به عواملی توجه می کنند که ایجاد تقابل معنایی کنند. آن خطی که ما برای نمایش واژگان خود استفاده می کنیم با این که بدان آوانگاری می گوییم ولی در اصل واج نگاری است.
—————————————————-
برخی از منابع :
1- باطنی دکتر محمدرضا ،زبان و تفکر، کتاب زمان،چاپ نخست،1349
2- زمردیان دکتر رضا ،اصول فونولوژی (واج شناسی).دانشگاه فردوسی(مشهد)
3- حق شناس دکترعلی محمد، آواشناسی ، انتشارات آگاه.چاپ اول.1356
4- ادیب سلطانی دکتر میر شمس الدین ،درآمدی بر چگونگی شیوه خط فارسی، انتشارات امیرکبیر،چاپ نخست 1354
5- باطنی دکتر محمدرضا ،چهار گفتار درباره زبان،انتشارت آگاه،چاپ اول 1355.
6- گیتی دیهیم،خط آلفونیک،مجله ی زبانشناسی ،سال سوم-شماره ی دوم.پائیز و زمستان 1365
7- تقی نجات مسعود ،آیا ما نیمی از 6000زبان موجود خواهیم بود؟ آنزان 2، 1377
8- تقی نجات بختیار مسعود،آوانگاری لری ضرورت ما،نشریه ی ولات شماره 2/1385

 به قلم : ظهراب مددی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
مقایسه